هدفگذاری مهمترین بخش یک استراتژی سئو محسوب میشه؛ با این حال تعیین هدف به تنهایی کافی نیست. چجوری قراره بفهمید چقدر به اهدافتون نزدیک شدید یا چقدر ازشون فاصله دارید؟ برای این کار نیاز به یک سری معیار و شاخص دارید تا اقداماتتون در سئوی سایت رو بر اساس اونها اندازه بگیرید. به این شاخصهای سئو، KPI گفته میشه که در ادامه بیشتر باهاش آشنا میشید.
KPI در سئو چیست؟
KPI مفهوم گستردهایه، در حوزههای زیادی تعریف شده و مورد استفاده قرار میگیره؛ اما اینجا و توی این مطلب مقصود من مخصوصا آشنایی با KPI در سئو هست. این عبارت سه حرفی توی سئو به عنوان فارسی شاخص کلیدی عملکرد شناخته میشه و مخفف Key Performance Indicator هست.
همچنان که در آغاز مطلب بهش اشاره کردم، شما با استفاده از انواع KPIهای سئو میتونید میزان موفقیت خودتون رو در مسیر بهینه سازی سایت اندازه بگیرید و بفهمید تا اینجای کار چقدر به اهدافی که برای استراتژیتون تعیین کردید نزدیک شدید.
آشنایی با مهمترین KPIهای سئو
- ROI یا نرخ بازگشت سرمایه
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه در سئو روی این تمرکز داره که سودآوری شما چقدر بوده؟ چه اندازه از پولی که در سئو هزینه کردید بهتون برگشته؟ در بهترین حالت شما باید بیشتر از اون چیزی که در سئو هزینه کردید، پس بگیرید.
میشه ادعا کرد که بازگشت سرمایه و سودآوری هدف نهایی همه وب سایتها و کسب و کارها از سئوی سایته. بذارید با تکنیک so what (خب که چی؟) این مسئله رو بهتون ثابت کنم.
- شما کلی زحمت میکشید، استراتژی مشخص میکنید تا در نهایت به رتبه یک گوگل برسید که چی بشه؟
- که ترافیک ورودی بیشتری جذب کنید.
- خب که چی؟
- که آمار مخاطبینتون افزایش پیدا کنه.
- خب که چی؟
- تا در نهایت بتونید محصول/خدمتتون رو به کاربران بفروشید یا اینکه از طریق وب سایتتون که حالا کلی مخاطب داره درآمد کسب کنید.
بنابراین رتبه یک گوگل و ترافیک بالا، اگر در نهایت باعث بازگشت سرمایهای که شما توی مسیر سئو ذخیره کردید نشن، به درد نمیخورن!
میتونید یک تارگت مشخص برای بازگشت سرمایهتون مشخص کنید و سپس به طور منظم عملکردتون رو نسبت به اون اندازه بگیرید؛ اینطوری فرآیند تحلیل و گزارش عملکردتون هم بیدردسرتر طی میشه.
- Conversion rate یا نرخ تبدیل
هر چند ROI مهمترین KPI سئو محسوب میشه؛ اما تنها KPI نیست؛ علاوه بر این بررسی و اندازهگیری میزان بازگشت سرمایه با توجه به مدت زمانی که اقدامات شما در سئو به ثمر میشینیه، به زمان نیاز داره؛ بنابراین صرف اندازهگیری ROI کافی نیست؛ به این منظور میتونید میزان تبدیلهای ارگانیک رو در سایت اندازه بگیرید که با عنوان نرخ تبدیل سایت شناخته میشه. برای اندازهگیری نرخ تبدیل باید دو تا کار انجام بدید:
- منظورتون رو از “تبدیل” مشخص کنید؛ مثلا فرآیند “تبدیل شدن” برای یک وب سایت فروشگاهی وقتیه که کاربر از اون سایت خرید انجام بده، یا در یک سایت خدماتی تبدیل به معنای پر کردن فرم درخواست خدمته یا …
- معیار زمانی اندازهگیری نرخ تبدیل رو مشخص کنید؛ یعنی تعیین کنید که قصد دارید نرخ تبدیل رو در چه بازه زمانی اندازه بگیرید؛ از دو ماه قبل؟ سه ماه؟ یا بیشتر؟
چجوری نرخ تبدیل سایت رو اندازه بگیریم؟
برای اندازهگیری نرخ تبدیل، بهترین ابزار، گوگل آنالیتیکس 4 یا GA4 هست. برای سنجش نرخ تبدیل از طریق این ابزار باید وارد سربرگ Conversion بشید؛ سپس در بخش goal روی گزینه overview کلیک کنید. حالا شما توی فضای اندازهگیری نرخ تبدیل هستید. الگوی تبدیل رو انتخاب و url سایت رو وارد کنید تا گوگل آنالیتیکس نرخ تبدیل سایت رو در قالب یک گراف به شما نشون بده.
- Bounce rate یا نرخ پرش
بانس ریت یکی دیگه از KPIهای مهم سئو هست که برعکس دو شاخص قبلی، هر چقدر بالاتر باشه، بدتره. این نرخ بهتون نشون میده که آیا محتوای صفحه شما برای کاربر جذاب بوده و نیازش رو تامین کرده یا نه؟ علاوه بر این بیانگر فرصتهای سوخته شما برای تبدیل کاربران به مشتری و بالا بردن نرخ تبدیله.
همچنان که اول کار گفتم، بالا بودن نرخ پرش به معنی پایین بودنِ سطح کیفی عملکرد شما در سئو سایت هست؛ چون نرخ پرش بالا یعنی صفحه شما به هر دلیلی نتونسته نظر و نیاز کاربر رو تامین کنه. توی مقالهای که لینکش رو در ابتدا قرار دادم میتونید اطلاعات دقیقتر و کاملترین درباره بانس ریت به دست بیارید.
- زمان ماندگاری کاربر در سایت
مدت زمان ماندگاری کاربر در سایت 4امین عضو از شاخصهای سئو هست که میزان موفقیت اقدامات شما رو تعیین میکنه. هر چقدر کاربر زمان بیشتری رو در یک صفحه از سایت شما سپری کنه، یعنی بیشتر با اون صفحه ارتباط برقرار کرده و درگیر شده؛ بنابراین احتمال تبدیل شدنش به مشتری یا در کل انجام فعلی که شما براش برنامه ریزی و هدفگذاری کردید، بیشتر میشه.
مثل نرخ تبدیل، میزان این شاخص سئو رو هم از طریق گوگل آنالیتیکس میتونید به دست بیارید.
- Organic sessions یا میزان بازدید سایت
هر یک Session یا دوره زمانی در سایت ثبت میشه که یک کاربر وارد سایت بشه و فعالیتش رو شروع کنه. (اسکرول کنه، کامنت بذاره، فرم پر کنه و …)
بنابراین sessionها به نوعی ترافیک ارگانیک ورودی سایت رو نشون میدن. ترافیک ارگانیک یعنی ورودیهایی از سایت که مستقیما از طریق نتایج گوگل و کلیک کاربر دریافت شده؛ یعنی دقیقا همون ترافیکی که سئو داره براش تلاش میکنه.
- رتبه سایت روی کیوردهای هدف
این شاخص چندان نیاز به تعریف نداره و کاملا مشخصه که داره چه فاکتوری رو در سایت اندازه میگیره. رتبه سایت روی کلمات کلیدی اصلی که ابتدای راه اونها رو تارگت کرده رابطه مستقیمی با میزان ترافیک ورودی، میزان فروش (نرخ تبدیل) و حتی نرخ بازگشت سرمایه داره؛ یعنی هر چقدر رتبه وب سایت شما روی کیوردهای هدفتون بالاتر باشه، اون چند تا شاخص دیگری که گفتم هم وضعیت بهتری دارن.
برای اندازهگیری رتبه سایت روی کلمات کلیدی هدف میتونید از ابزارهای مختلفی مثل سرچ کنسول گوگل، Search simulator، Semrush و … استفاده کنید.
- Page load time یا سرعت بارگذاری صفحات سایت
اگه یادتون باشه و مقالههای قبلی سایت رو دنبال کرده باشید، هر وقت بحث سرعت سایت شده من گفتم که این عامل یک تنه میتونه تمام زحمات شما رو در سئوی سایت زیر سوال ببره و خراب کنه. اینجا هم قصد دارم همون گفته رو تکرار کنم. اثرات منفی کند بودن سرعت بارگذاری صفحات دامن تمام KPIهای سئو رو میگیره. در واقع مود سرعت سایت اینجوریه که “من اگه برم پایین شمارم با خودم میکشم پایین. :)”
واضحتر بخوام بگم، سرعت پایین سایت اول از همه نرخ پرش رو بالا میبره؛ در ادامه چون کاربر به خاطر سرعت پایین بارگذاری اصلا وارد صفحه نشده، دیگه فرصتی برای سایر KPIهای سئو نمیمونه که بخوان عرض اندام کنن و خودشون رو بالا بکشن! بنابراین مهمه که سرعت لود شدن صفحات همیشه در حد مطلوبی باشه تا نه سایر شاخصهای سئو دچار آسیب بشن، نه رضایت و نظر جلب کاربران رو از دست بدید.
تنوع ابزارهای تست سرعت سایت زیاده و اگر میخواید یک آشنایی کلی با پرکاربردترینهاشون داشته باشید، پیشنهاد میکنم مقاله ابزارهای تست سرعت سایت رو بخونید.
انواع KPIهای سئو
- ورودیها: این نوع KPI سئو خاصیت منابعی رو اندازه میگیره که برای رسیدن به خروجیی مشخص در یک فرآیند مصرف شدن.
- فرآیند: تمرکز این شاخص روی چگونگی کارایی و عملکرد، کیفیت یا سازگاری فرآیندهای خاصی هست که برای تولید یک خروجی خاص مورد استفاده قرار میگیرن.
- خروجیها: KPI خروجی، مقدار کار انجام شده و اونچه که تولید شده رو نشون میده.
- نتایج: تمرکزش روی دستاوردها یا تاثیرات اعمال شده از طرف اونهاست.
پروژه: این شاخص به سوالاتی که درباره وضعیت تحویل پروژه و پیشرفتهایی که در نقاط قوت اون صورت گرفته پاسخ میده.
KPI چه تاثیراتی روی سئو سایت میذاره؟
رسیدن به نتایج مطلوب در سئو حداقل نیازمند 6 تا 12 ماه زمانه و بدون یک استراتژی استاندارد با تارگتهای مشخص، نمیشه این 6 الی 12 ماه رو موفق و اثربخش طی کرد؛ اما از کجا بفهمیم که استراتژی ما چقدر در نزدیک شدن سایت به تارگتهاش نقش داره؟ اصلا از کجا معلوم؟ شاید بیاستراتژی هم بشه توی سئو موفق شد!
شاخصهای سئو دقیقا اینجا وارد میدون میشن تا تاثیر استراتژی شما رو روی وب سایت و کسب و کارتون نشون بدن؛ این KPIها همچنین استراتژی شما رو در چارچوب مشخصی قرار داده و سازماندهی میکنن.