دنبال یک راهنمای جامع و دقیق برای ورود به دنیای آموزش دیجیتال مارکتینگ و رسیدن به پاسخ سوال "چگونه دیجیتال مارکتر شویم" هستی؟من اینجا بهت میگم که برای تبدیل شدن به یک دیجیتال مارکتر حرفهای با درآمد خوب دقیقا به چه ابزارها و اطلاعاتی نیاز داری؛ سر این نخ رو با من بگیر و تا انتها بیا…
چگونه وارد دنیای دیجیتال مارکتینگ شویم؟
نقطه آغاز مسیر شما برای وارد شدن به دنیای دیجیتال مارکتینگ و دستیابی به شغل دیجیتال مارکتر تصمیم گیری درباره این مسئله هست که قصد دارید از بین هزار راه نرفتهای که پیش روتون هست کدوم یک رو انتخاب کنید؟!در مقام فردی که به دنبال دیجیتال مارکتر شدن هست باید بدونید که اولین قدم شما برای یابنده بودن در مسیر این جویندگی، شناخت تمام شاخههای دیجیتال مارکتینگ و انتخاب یکی از این شاخهها به عنوان تخصص اصلیتون هست.حالا شاخههای دیجیتال مارکتینگ چی هستن و تخصص رو چطور باید انتخاب کرد؟پاسخ این سوال موضوعی هست که جای تفکر و تفحص بیشتری داره.
سئو (seo) مخفف عبارت search engine optimization به معنای علم بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو (در ایران گوگل) هست. سئو شامل مجموعه اقداماتی هست که در انتهای اون شما جایگاه یک وب سایت رو براساس اصول و استانداردهای گوگل در صفحه serp موتور جستجو مذکور بهینه سازی کرده و ارتقا میدید.
اونچه که در ایران با عنوان بازاریابی شبکههای اجتماعی یا همون smm شناخته شده در اصل بهینه سازی شبکههای اجتماعی (smo) هست؛ چرا که به دلیل تحریمها استفاده از سرویس تبلیغات اینستاگرام مثل فیسبوک ادز، لینکدین ادز و… امکان پذیر نیست و شما صرفا میتونید با اقداماتی مثل تولید محتوا، بهینه سازی هشتگها و اکسپلورر اینستاگرام و… پیج مربوطه رو در راستای افزایش engagement صفحه و جذب مخاطب بیشتر بهینه سازی کنید.
بازاریابی موتورهای جستجو در ایران بیشتر تحت عنوان گوگل ادز شناخته شده. نحوه عملکرد این شاخه از دیجیتال مارکتینگ به این صورت هست که شما اکانت خودتون در گوگل ادز رو شارژ مالی میکنید و این سرویس صفحات مشخصی از سایت شما رو برای کلید واژههای مشخص در رتبههای نخست صفحه نتایج نمایش میده؛ سپس به ازای دریافت هر کلیک، مبلغ معینی از حساب شما در گوگل ادز کسر میشه.
رسانههای پولی بسترهایی هستن که سایر سایتها و سازمانها برای انتشار تبلیغات یا محتوای مد نظرشون به اونها پول پرداخت میکنن. از شناخته شدهترین رسانههای پولی در ایران میشه به یکتانت، تپسل، نجوا و… اشاره کرد که سالها هست در شاخه paid media دیجیتال مارکتینگ به صورت حرفهای و تخصصی فعالیت میکنن.
در ایمیل مارکتینگ شما از امکان ارسال ایمیل در راستای جذب مخاطبین جدید و حفظ تعامل با مشتریان قدیمی خودتون استفاده میکنید. محتوای ایمیل ارسالی شما میتونه انواع مختلفی داشته باشه. از تبلیغات و ارائه تخفیفهای جذاب تا ارسال محتوای کاربردی و… همه مدلهای محتوایی هستن که ایمیل شما میتونه حول محور اونها طراحی شده باشه. شاید برخی معتقد باشن که ایمیل مارکتینگ در حال حاضر دیگه یک مهره سوخته در بین شاخههای دیگه دیجیتال مارکتینگ هست؛ اما من معتقدم اگر در زمان و مکان درست ازش استفاده بشه میتونه خیلی تاثیرگذار و مهم باشه.
افیلیت مارکتینگ یا بازاریابی پورسانتی شاخهای از دیجیتال مارکتینگ هست که در اون محصولات و خدمات یک کسب و کار اینترنتی توسط یک یا چند صفحه و وب سایت دیگه به روشهای مختلف معرفی میشن؛ سپس صفحه یا وب سایت معرفی کننده مبلغی رو به صورت درصدی و طبق قراردادی که از قبل مشخص میکنه از هزینه کلی محصولی که معرفی کرده دریافت میکنه.
تحلیل دادهها و پردازش رفتار کاربران یکی از مزیتهای اصلی دیجیتال مارکتینگ نسبت به بازاریابی سنتی هست. به عبارت دیگه در دیجیتال مارکتینگ میشه موفقیت رو اندازه گیری کرد و این امکان در زیر شاخه تحلیل داده (marketing analytic) محقق میشه؛ به این منظور گوگل آنالیتیکس یکی از بهترین ابزارهای رایگان برای تحلیل دادهها در دیجیتال مارکتینگ هست و به کمک اطلاعات ارزشمندی که این ابزار در اختیارتون میذاره میتونید درک خیلی خوبی نسبت به نوع رفتار کاربران پیدا کرده و درباره جزئیات عملکرد و درصد موفقیت خودتون آگاهی بیشتری کسب کنید.
کانتنت مارکتینگ به طور خلاصه یعنی تولید و انتشار محتوا در قالبهای مختلف با هدف حفظ مخاطبین (مشتریان) قبلی و جذب مشتریان جدید.
کانتنت مارکتینگ ویژهترین زیرشاخه دیجیتال مارکتینگه. اونچه که بازاریابی محتوا رو ویژه میکنه این نکته هست که نمیشه اون رو کانالی مجزا از سایر شاخههای دیجیتال مارکتینگ دونست؛ علت این جدایی ناپذیری هم اینه که محتوا (کانتنت) حکم خون در رگهای دیجیتال مارکتینگ رو داره و حضورش در تمام عرصهها و شاخههای این حوزه ضروریه؛ در نتیجه کانتنت مارکتینگ رو هم به یک عنصر حیاتی در پیکره تمام شاخههای این بستر تبدیل میکنه.
به عنوان کسی که قصد داره دیجیتال مارکتر بشه، موظفید با تمام شاخههای دیجیتال مارکتینگ آشنایی پیدا کنید؛ اما در نهایت برای استارت یادگیری عمیق باید یک بستر رو انتخاب کنید و در اون شاخه تخصص بگیرید.
از جمله ویژگیهای دیجیتال مارکتر موفق اینه که باید T شکل مفاهیم و اصول بازاریابی دیجیتال رو یاد بگیره. منظور از یادگیری T شکل در دیجیتال مارکتینگ این هست که شما ضمن آشنایی با انواع دیجیتال مارکتینگ از جمله ایمیل مارکتینگ، sms مارکتینگ، گوگل ادز، سئو و…، فقط در یک شاخه عمیق بشید. درست مثل پزشکی که بعد از 7 سال عمومی خوندن، فقط در یک شاخه تخصص میگیره. در زمینه دیجیتال مارکتینگ هم دقیقا وضعیت همینه. شما به عنوان یک دیجیتال مارکتر حرفهای باید تمام زیر و بم بازاریابی دیجیتال و شاخههاش رو بشناسید؛ اما فقط در یک شاخه متخصص بشید؛ مثلا من الیاس علیپور سئو رو انتخاب کردم و توی این حوزه متخصص شدم؛ اما شما میتونید بسته به علاقه و شناختی که از خودتون دارید هر یک از شاخههای دیجیتال مارکتینگ رو انتخاب کنید و در اون زمینه تخصص بگیرید. به این میگن یادگیری T شکل.
از بین تمام کانالهای دیجیتال مارکتینگ، چهار شاخه سئو، سوشال مدیا مارکتینگ، رسانههای پولی و تحلیل داده گزینههای روی میز شما برای کسب تخصص هستن.
اصلیترین وظایف دیجیتال مارکتر شامل افزایش ترافیک سایت، افزایش نرخ تبدیل کاربر به مشتری و cro، کمک به گسترش کسب و کارهای کوچک و تعیین استراتژیهای مختلف برای بهبود کسب و کار هست. یک دیجیتال مارکتر باید بدونه استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیه و چطور باید طراحیش کنه. علاوه بر این باید بدونه چجوری با شناخت تکنیکهای مورد نیاز، بازاریابی آنلاین یک شرکت رو هدایت کنه و هماهنگی و ایجاد ارتباط بین همه اعضای تیم رو انجام بده.
مثل خون در رگهای دیجیتال مارکتر
به غیر از مهارتهای فنی، یک سری ویژگیها و مهارتهای فردی و اصطلاحا نرم هستن که یک دیجیتال مارکتر باید از اونها برخوردار باشه. در وهله اول یک دیجیتال مارکتر باید مدیر خوبی باشه؛ یعنی این توانایی رو داشته باشه که ضمن ایجاد هماهنگی بین قسمتهای مختلف پروژه و تیم بازاریابی، اونها رو مدیریت کرده و در راستای هم پیش ببره. علاوه بر این به خاطر دامنه ارتباطی وسیعی که در این شغل وجود داره، از جمله ارتباط با قسمتهای مختلف تیم بازاریابی، مدیران سایر بخشها، کارفرماها و… برای یک دیجیتال مارکتر کار درست و حرفهای واجبه که از مهارتهای ارتباطی و اجتماعی در سطح بالایی برخوردار باشه. قدرت تحلیل و برنامه ریزی، خلاقیت و تمرکز هم از جمله مهارتهایی هستن که دیجیتال مارکترها باید داشته باشن و اگر این ویژگیها با چاشنی مهارتهای روانشناسی و روانشناختی همراه باشه که دیگه نور علی نور میشه.
از کجا شروع کنیم؟
و اما پاسخ به این سوال مهم که بالاخره برای دیجیتال مارکتر شدن باید از کجا شروع کنیم؟ نقاط شروع به این منظور زیادن؛ اما آیا همه این سرآغازها، جایگاه مناسبی برای استارت کار و شروع یادگیری هستن؟ توی بدنسازی، اولین قدم برای شروع انتخاب یک مربی خوبه که ورزشکار در طول مسیر با راهنماییهای اون پیش بره؛ بنابراین برای دیجیتال مارکتر شدن هم اول از همه باید یک استاد خوب پیدا کنید. استادی که علاوه بر داشتن تجربه و مهارت سطح بالا، مثل یک مربی در طول مسیر یادگیری و رشد کنارتون باشه و در صورت برخورد با هر گونه چالش و مشکل، کمکتون کنه حلش کنید. سایر منابع آموزشی مثل کتابها، مقالات، ویدیوهای آموزشی و… حکم قرصهای مکمل رو دارن که به صورت هدفمند باید به نقشه یادگیری شما اضافه بشن. اگر تمایل دارید میتونید یادگیری رو به صورت خودآموز، با مطالعه مقالات و مشاهده فیلمهای آموزشی دنبال کنید؛ اما قبلش این نکته رو توی ذهن داشته باشید که این روش خیلی زمانبره؛ یه جورایی شبیه این میمونه که توی عصر تکنولوژی با شتر سفر کنید! با این حال اگر بحث زمان براتون مطرح نیست و با یادگیری طولانی مدت مشکلی ندارید میتونید ازش جواب بگیرید.
چشم اندازی به آینده
همه افراد از اهمیت استفاده از اصول و تخصصهای دیجیتال مارکتینگ برای کسب و کارشون آگاهند. با قاطعیت تمام میتونم بهتون بگم که فرقی نداره کسب و کار مد نظر کوچیک یا یک برند معروف باشه، برای حضور در دنیای دیجیتال اگر به فکر استخدام کارشناس دیجیتال مارکتینگ متخصص نباشه، با شکست مواجه میشه؛ با این حساب بهتون اطمینان خاطر میدم که اوضاع آینده شغلی برای دیجیتال مارکترها خوبه و هر روز هم به تعداد افرادی که جویای دیجیتال مارکتر برای کسب و کارشون میشن اضافه میشه. اما میزان درآمد یک دیجیتال مارکتر به عوامل مختلفی بستگی داره و ثابت نیست. توانایی، تجربه، میزان دانش، مهارت و اعتبار فرد از جمله فاکتورهای لازم برای تعیین میزان درآمد یک دیجیتال مارکتر هستن.
با این شاخه پول پارو کنید!
جستجو در راستای پیدا کردن شاخهای از دیجیتال مارکتینگ که درآمد دیجیتال مارکتر در اون بیشتر از همیشه باشه، مثل دنباله روی سرابها توی کویره و شما رو هرگز به چیزی که میخواید نمیرسونه. قرمه سبزی، همیشه قرمه سبزیه؛ اما اینکه “چه کسی” با چه میزان مهارت اون رو درست میکنه توی مزه نهاییش تاثیر گذاره! بنابراین مهم نیست توی کدوم یک از شاخههای دیجیتال مارکتینگ فعالیت کنید؛ چرا که تنها عامل کسب درآمد بیشتر در دیجیتال مارکتینگ، میزان تخصص و مهارت شماست. طبیعتا هر چقدر تخصص و مهارتتون بیشتر باشه، پول بیشتری هم پارو میکنید. به قول معروف: هر چقدر پول بدی همونقدر آش میخوری.
برای اینکه تصویر شفافتری از آینده شغلی و وظایف دیجیتال مارکترها داشته باشید، تعدادی از رایجترین فرصتهای شغلی که یک دیجیتال مارکتر میتونه در اونها مشغول به کار بشه رو بهتون معرفی میکنم.
مدیر دیجیتال مارکتینگ باید درک عمیق و قوی از تکنیکها و استراتژیهای به روز بازاریابی داشته باشه و وظیفه شناسایی اهداف بازاریابی شرکت و هدایت تیم در جهت اجرای کمپینهای دیجیتال مارکتینگ رو در هر دوره زمانی مشخص، به عهده داره. اون باید تسلط بالایی روی مهارتهای مورد نیاز کارشناس مارکتینگ داشته باشه و تلاش کنه که با بهینه سازی، عملکرد بخشهای مختلف مثل تیم بازاریابی، پشتیبانی، فروشندگان و… در جهت دستیابی به یک هدف واحد عمل کنه. اگه هدفتون اینه که مدیر دیجیتال مارکتینگ بشید یه سری به بقیه آموزشها بزنید؛ چون تمام تلاش من اینجا اینه که یک نیرو به عنوان مدیر دیجیتال مارکتینگ متخصص تربیت کنم.
تخصص اصلی یک متخصص SEO و SEM در بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جستجو هست. سئوکار باید عناصر و بخشهای مختلف وب سایت و محتوا رو به گونهای بهینه سازی کنه که سایت مورد نظر در نتایج اولیه صفحه جستجوی گوگل نمایش داده بشه. در حالت ایده آل معمولاً وب سایتی در بالاترین سطح قرار میگیره که بتونه بهترین اطلاعات رو به صورت واضح و کامل به مخاطب انتقال بده. حتی در کنار داشتن تخصص توی این حوزهها، میتونید یک مدرس دیجیتال مارکتینگ هم باشید و علمتون رو آموزش بدید.
بازاریاب شبکههای اجتماعی به فردی گفته میشه که برای شبکههای اجتماعی استراتژی میچینه و برای اجرای تولید محتوا برنامه ریزی میکنه. متخصص ایمیل مارکتینگ هم دقیقا همین کار رو برای ایمیلهای تبلیغاتی انجام میده. بازاریاب شبکههای اجتماعی باید دانش عمیقی راجع به رسانههای اجتماعی داشته باشه؛ چون فقط در این صورته که میتونه محتوای جذاب تولید کنه و با تسلط به قسمتهای مختلف شبکههای اجتماعی و استفاده از قابلیتهایی که داره، مخاطب خودش رو تحت تاثیر قرار بده.