کسب و کار کوچک چیست؟

آنچه در این مقاله یاد می‌گیرید:

تصویر نوشتاری بیزینس کوچک

با توجه به وضعیت اشباع شده بازار کار، کمبود شغل و افزایش نرخ بیکاری، عده بسیاری به دنبال این هستن که با راه‌اندازی یک کسب و کار آنلاین یا آفلاین، بیزینس اختصاصی خودشون رو داشته باشن؛ به همین خاطر در کنار کاهش میزان تقاضا برای جذب نیروی کار، آمار کسب و کارهای نوپا هم رو به افزایشه و این سوال رو در ذهن ایجاد می‌کنه که با وجود این همه رقیب، آیا هنوز هم میشه یک کسب و کار موفق داشت؟ یا عرصه کارآفرینی هم مثل خیلی از حوزه‌های دیگه به مرز اشباع شدن نزدیک میشه؟

اگه از من به عنوان کسی که کسب و کار شخصی خودش رو راه‌اندازی کرده می‌پرسید، میگم قطعا بله، میشه؛ با این حال به شرطی که از ابتدا رویای یک اَبَر کسب و کار رو در سر نداشته باشید و بیزینس‌تون رو به صورت یک کسب و کار کوچک و رو به رشد رو آغاز کنید. هر کسب و کار کوچک با داشتن یک بیزینس مدل درست و حسابی و اصولی می‌تونه بزرگ و موفق بشه. 

ممکنه از خودتون بپرسید کسب و کار کوچک چیست و بر حسب چه معیارهایی یک بیزینس کوچک یا بزرگ شناخته میشه؟

برای رسیدن به پاسخ این سوال و آشنایی با چگونگی راه‌اندازی یک کسب و کار کوچک و موفق، تا پایانِ کار این مطلب همراه من باشید.

تعریف کسب و کار کوچک چیست؟

در تعریف کسب و کار کوچک چیست باید بدونید که فاکتورهای متعددی برای تعیین کوچک یا بزرگ بودن کسب و کارها وجود داره؛ با این حال به طور کلی هر کسب و کاری که به تازگی کار خودش رو آغاز کرده باشه، به عنوان یک کسب و کار کوچک شناخته میشه؛ همچنین کلیه خرده‌فروشی‌ها، شرکت‌ها و بازرگانی‌هایی که تعداد کارمندان کمتری دارن و درآمد سالیانه‌شون نسبت به بیزینس‌های بزرگ‌تر از یک حد مشخص کمتره، به عنوان کسب و کار کوچک شناخته میشن.

توی قسمت بعدی با معیارهایی که یک کسب و کار رو کوچک تلقی می‌کنن بیشتر آشنا می‌شید.

ویژگی کسب و کار کوچک چیست؟

اگر بخوایم یک تقسیم‌بندی کلی انجام بدیم، با در نظر گرفتن 4 فاکتور  یک کسب و کار اینترنتی یا آفلاین، کوچک یا بزرگ تلقی میشه.

تصویر ون های فست فود پزی
  • تعداد کارمندان

کسب و کارهای کوچک معمولا (نه همیشه) تعداد کارمندان کمی دارن (بین 10 تا 50 نفر). از طرفی هر چقدر تعداد کارمندان یک بیزینس بیشتر باشه، طبیعتا میزان درآمد، مشتریان و خدمات اون بیشتر و کسب و کارش؛ با این حال عکس این جمله همیشه صدق نمی‌کنه؛ یعنی گاهی ممکنه یک بیزینس تعداد کارمندان کم، اما مشتریان و درآمد زیادی داشته باشه.

  • تعداد محصولات

از جمله ویژگی کسب و کارهای کوچک تنوع کمِ محصولات یا خدماته؛ بیزینس‌های کوچک معمولا خدمات یا محصولات کمی دارن و روی فروش همین تعداد محدود تمرکز می‌کنن.

  • تعداد مشتریان

معیار بعدی، تعداد مشتریان یک کسب و کاره؛ هر چقدر تعداد مشتریانِ یک کسب و کار بیشتر باشه، اون بیزینس بزرگ‌تر و درآمدش هم بیشتره؛ در مقابل هم کسب و کارهای کوچک تعداد مشتریان کمتری دارن.

  • میزان درآمد سالیانه

با کنار هم قرار دادن سه معیار قبلی، به راحتی میشه به این نتیجه رسید که هر چقدر میزان درآمد سالیانه یک بیزینس بیشتر باشه، اون کسب و کار بزرگ‌تره و درآمد سالیانه کسب و کارهای کوچک هم کمتره.

دقت کنید زمانی که درآمد یک کسب و کار  رو نمونه مشابه اون طی یک سال مقایسه می‌کنید، حتما این کار رو با یک نمونه داخلی انجام بدید؛ به عبارت دیگه هیچ وقت درآمد سالیانه یک کسب و کار داخلی رو با نمونه آمریکایی و اروپایی مقایسه نکنید؛ چون وضعیت ارز در داخل و خارج از کشور کاملا با هم متفاوته و محاسبات‌تون غلط از آب در میاد.

نکته قابل توجه دیگه در این قسمت اینه که زیاد بودن تعداد مشتریان یک کسب و کار، مدرک موثقی برای بیشتر بودن درآمد اون طی یک سال نیست؛ گاهی ممکنه مشتریان یک بیزینس کمتر، اما درآمدش از یک کسب و کار مشابه با تعداد مشتریان بیشتر، بالاتر باشه؛ دلیل چنین وضعیتی به نوع خدمت و محصول کسب و کارها ارزش مالی اون‌ها برمی‌گرده.

مزایا و معایب کسب و کارهای کوچک

مزایای کسب و کار کوچک

  • با راه‌اندازی کسب و کار کوچک در زمینه‌ای که بهش علاقه‌مند هستید می‌تونید توی حوزه‌ای که دوست دارید، مشغول به کار بشید و به علاقه‌هاتون بپردازید.
  • وقتی شما کسب و کار کوچک و شخصی خودتون رو داشته باشید، دیگه مجبور نیستید سر یک ساعت مشخص در محل کارتون حاضر بشید یا به کسی جواب پس بدید؛ از حالا به بعد شما آزادی زمانی و مکانی دارید.
  • زمانی که کسب و کار کوچک خودتون رو راه بندازید، دیگه از کسی دستور نمی‌گیرید و خودتون رئیس خودتون هستید؛ چی از این بهتر که دیگه لازم نیست مطابق به خواسته‌ها و دستورات یک شخص دیگه پیش برید؟
تصویر باز کردن مغازه
  • همه قوانین قابلیت تغییر دارن. این کسب و کار کوچک، کاملا متعلق به شماست؛ به همین دلیل هیچ چیزی نیست که شما بخواید و تغییر داده نشه؛ این یعنی انعطاف پذیری 100%!

معایب کسب و کار کوچک

  • در ابتدای راه، بار همه چیز روی دوش شماست و زحمت انجام تمام مراحل راه‌اندازی کسب و کار دست خودتون رو می‌بوسه؛ مثل گرفتن مجوز، اجاره مکان، ایجاد سایت و… 
  • کسب و کار کوچک شما سابقه کاری خیلی کم و تجربه محدودی داره؛ به همین خاطر جلب اعتماد مردم، جا باز کردن توی دلِ بازار و مشتریان، کار نسبتا سختی برای شما خواهد بود.
  • تمام کسب و کارها و برندهایی که الان حسابی توی بازار جا باز کردن، مسیر طولانی رو برای رسیدن به جایگاه‌شون طی کردن؛ بنابراین شما هم مسیر طولانی تا کسب جایگاه در بازار و رسیدن به اثربخشی مورد تاییدتون دارید.

2 باور غلط در مورد کسب و کارهای کوچک

  1. کسب و کارهای کوچک، درآمد کمی دارن.

این دیدگاه کاملا غلطه و یک کسب و کار کوچک کاملا توانایی کسب درآمدهای بالا رو داره.

  1.  آینده و رشد کسب و کارهای کوچک یعنی تبدیل شدن به کسب و کار بزرگ!

این جمله برای همه کسب و کارها صدق نمی‌کنه؛ درسته برخی بیزینس‌ها با اندازه‌های کوچک شروع می‌کنن و به مرور زمان به کسب و کارهای بزرگی تبدیل میشن؛ اما در مقابل کسب و کارهای کوچکی هم هستن که با گذشت زمان، علی رغم رشد کردن و کسب درآمد بیشتر، همچنان کسب و کار کوچک به شمار میرن؛ بنابراین اینکه رشد یک کسب و کار کوچک رو در گروِ توسعه امکانات، استخدام افراد بیشتر یا فعالیت در ابعاد وسیع‌تر بدونید، کاملا تصور اشتباهیه.

مشاغلی مثل نانوایی، آرایشگری، سوپرمارکت‌های محلی، خواروبار فروشی‌ها و… از جمله کسب و کارهای کوچکی هستن که علی رغم کوچک بودن می‌تونن درآمد خیلی خوبی داشته باشن.

مهم‌ترین اقدامات لازم برای راه‌اندازی کسب و کار کوچک چیست؟

اولین اقدام مورد نیاز برای راه‌اندازی کسب و کار کوچک، ارزیابی توانایی‌هاتونه. شما باید در یک زمینه مشخص توانایی قابل توجهی داشته باشید؛ بنابراین قبل از اینکه کار مورد نظرتون رو شروع کنید، بررسی کنید ببینید سطح توانایی و مهارت‌های شما در اون حوزه چقدر هست؛ اگر کافی باشه که هیچ، در غیر اینصورت شما مستلزم کسب اون مهارت هستید.

حوزه کاری منتخب شما می‌تونه یکی از شغل‌های اینترنتی یا یکی از کسب و کارهای آفلاین و سنتی باشه.

حالا که مهارت لازم رو کسب کردید، باید با بازار پژوهی، مخاطب هدف‌ کسب و کارتون رو شناسایی کنید؛ مثلا اگر کسب و کار شما در حوزه تولید پوشاک بانوانه، بنابراین مخاطب شما خانم‌ها هستن. 

مهارت دارید و بازار هدف رو شناختید، حالا وقت تصمیم گیریه؛ باید مشخص کنید که دقیقا می‌خواید چیکار کنید، به چه افرادی نیاز دارید؟ مواد اولیه مورد نیاز شما چی هستن؟ از چه روش‌های تبلیغاتی قصد دارید استفاده کنید؟ خدمات رایگان وغیررایگان شما چیه؟ چه تخفیف‌هایی دارید و…

آخرین گام، اقدامه؛ وقتشه به تنِ تمام تصمیم‌ها، مهارت‌ها و اطلاعاتی که تا اینجا به دست آوردید جامه عمل بپوشونید؛ اگر تا اینجای کار، 3 مرحله قبلی رو تمام و کمال و بدون نقص پشت سر گذاشته باشید، برداشتن این قدم چندان کار سختی براتون نخواهد بود؛ در غیر اینصورت قطعا به مشکل می‌خورید.

دیدگاهتان را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *